Daryaai!
کمکم کن ، کمکم کن نذار اینجا بمونم تا بپوسم کمکم کن ، کمکم کن نذار اینجا لب مرگو ببوسم کمکم کن ، کمکم کن عشق نفرینی بی پروایی می خواد ماهی چشمه ی کهنه هوای تازه ی دریایی می خواد دل من دریاییه چشمه زندونه برام چکه چکه های آب مرثیه خونه برام تو رگام به جای خون شعر سرخ رفتنه تن به موندن نمی دم موندنم مرگ منه عاشقم ، مثل مسافر عاشقم عاشق رسیدن به انتهاعاشق بوی غریبانه ی کوچ تو سپیده ی غریب جاده ها من پر از وسوسه های رفتنم رفتن و رسیدن و تازه شدن توی یک سپیده ی طوسی سرد مسخ یک عشق پر آوازه شدن کمکم کن ،کمکم کن ، نذار این گمشده از پا در بیاد کمکم کن ، کمکم کن ، خرمن رخوت من شعله می خواد کمکم کن ، کمکم کن ، من و تو باید به فردا برسیم چشمه کوچیکه برامون ، ما باید بریم به دریا برسیم دل ما دریاییه ، چشمه زندون مونه چکه چکه های آب ، مرثیه خونمونه تو رگ بودن ما ، شعر سرخ رفتنه کمکم کن که دیگه وقت راهی شدنه کمکم کن
3 Comments:
che bamaze, man en ahango ba sedaye ebi yadame:)
ebi ba'd az googoosh ino khoonde!aslan be yaade googoosh khoonde!
Man ke faghat ba sedaye Googoosh shenidam :)
Post a Comment
<< Home